اسم های ایرانی که به لی ختم میشن
آبرلی
آبر (فارسی، آبرو) + لی (ترکی) = دارای آبرو، آبرومندآتاباللی
یادگار مانده از پدر بزرگ، مرد کوچک اندامآتلی
سواره، صاحب اسب، اسب سوارآدلی
ریشه ترکی ، تلفظآذراوغلی
پسر آذر بایجانآنالی
(ترکی) [از دو جزء آنا (مادر) + پسوند نسبت ساز (لی)] 1- دارندهی محبت؛ 2...آیلی
(ترکی) مهتاب.احمدعلی
(عربی) نامی مرکب، ( احمد و علی.امیدعلی
(فارسی ـ عربی) امید داشتن به لطف علی (منظور امام علی (ع)).امیر علی
امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر، پادشاه شریف و تواناامیرعلی
(عربی) امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر، پادشاه شریف و توانا.امین علی
(عربی) 1- بلند قدر و بزرگ و شریف, درستکار و امانتدار؛ 2- علیِ درستکار ...بارلی
بالی
(ترکی ـ فارسی) (بال= عسل + ی (پسوند نسبت))، عسلی.چالی
پرندهای شبیه گنجشک اما بزرگتر از آنحسنعلی
(عربی) 1- از نامهای مرکب، حسن و علی؛ 2-(اَعلام) حسنعلی قراقوینلو، آخری...حسینعلی
(عربی) از نامهای مرکب، حسین و علی.حمیدعلی
(عربی) از نامهای مرکب، حمید و علی.حیدرعلی
(عربی) از نامهای مرکب، حیدر و علی.دادلی
رضاعلی
(عربی) از نامهای مرکب، ی رضا و علی.ساچلی
(ترکی) دارای موهای بلند و پرپشت، گیسو بلند.سالی
بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی، نام روستایی حوالی خرم آبادسانلی
معروف، مشهورشادلی
شاد روی نرمخو و آرامشانلی
افتخار آمیز؛ مشهورشایلی
عالی
(عربی) 1- بسیار خوب، دارای ارزش و اهمیت بسیار، مهم، والا، بزرگ؛ 2- (در...عباسعلی
(عربی) از نامهای مرکب. ( عباس و علی.عبدالعلی
(عربی) 1- بندهی علی؛ 2- (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام علی(ع). [ای...علی
بلند، بلند بر آمده، بلند قدر، بزرگ، شریف، توانا، کلان، نامی از نام های خدای تعالیگلی
چون گللی لی
(مترادف لالا) لفظی که در جشنها (عروسیها) برای ابراز شادی و انبساط خاط...لیالی
شبهالیلی
شب دراز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانیمانِلی
در گویش مازندران بمان برایم، نامی دخترانه در شمال ایران، نام پسری در شعری از نیما یوشیجمانلی
(مازندرانی)، 1- بمان برایم (؟)؛ 2- (اَعلام) (نام شخصیتی در شعر علی اسف...محمدعلی
ترکیب اسامی محمد و علیمحمدولی
(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و ولی.مرتضی علی
(عربی) ترکیبی از لقب و نامِ امیرالمؤمنین علی (ع)، ( مرتضی و علی.

آبر (فارسی، آبرو) + لی (ترکی) = دارای آبرو، آبرومندآتاباللی

یادگار مانده از پدر بزرگ، مرد کوچک اندامآتلی

سواره، صاحب اسب، اسب سوارآدلی

ریشه ترکی ، تلفظآذراوغلی

پسر آذر بایجانآنالی

(ترکی) [از دو جزء آنا (مادر) + پسوند نسبت ساز (لی)] 1- دارندهی محبت؛ 2...آیلی

(ترکی) مهتاب.احمدعلی

(عربی) نامی مرکب، ( احمد و علی.امیدعلی

(فارسی ـ عربی) امید داشتن به لطف علی (منظور امام علی (ع)).امیر علی

امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر، پادشاه شریف و تواناامیرعلی

(عربی) امیر و حاکم بزرگ و بلند قدر، پادشاه شریف و توانا.امین علی

(عربی) 1- بلند قدر و بزرگ و شریف, درستکار و امانتدار؛ 2- علیِ درستکار ...بارلی

بالی

(ترکی ـ فارسی) (بال= عسل + ی (پسوند نسبت))، عسلی.چالی

پرندهای شبیه گنجشک اما بزرگتر از آنحسنعلی

(عربی) 1- از نامهای مرکب، حسن و علی؛ 2-(اَعلام) حسنعلی قراقوینلو، آخری...حسینعلی

(عربی) از نامهای مرکب، حسین و علی.حمیدعلی

(عربی) از نامهای مرکب، حمید و علی.حیدرعلی

(عربی) از نامهای مرکب، حیدر و علی.دادلی

رضاعلی

(عربی) از نامهای مرکب، ی رضا و علی.ساچلی

(ترکی) دارای موهای بلند و پرپشت، گیسو بلند.سالی

بی غم و سرخوش، سالمند و دارای عمر طولانی، نام روستایی حوالی خرم آبادسانلی

معروف، مشهورشادلی

شاد روی نرمخو و آرامشانلی

افتخار آمیز؛ مشهورشایلی

عالی

(عربی) 1- بسیار خوب، دارای ارزش و اهمیت بسیار، مهم، والا، بزرگ؛ 2- (در...عباسعلی

(عربی) از نامهای مرکب. ( عباس و علی.عبدالعلی

(عربی) 1- بندهی علی؛ 2- (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام علی(ع). [ای...علی

بلند، بلند بر آمده، بلند قدر، بزرگ، شریف، توانا، کلان، نامی از نام های خدای تعالیگلی

چون گللی لی

(مترادف لالا) لفظی که در جشنها (عروسیها) برای ابراز شادی و انبساط خاط...لیالی

شبهالیلی

شب دراز، نام یکی از لحنهای قدیم موسیقی ایرانیمانِلی

در گویش مازندران بمان برایم، نامی دخترانه در شمال ایران، نام پسری در شعری از نیما یوشیجمانلی

(مازندرانی)، 1- بمان برایم (؟)؛ 2- (اَعلام) (نام شخصیتی در شعر علی اسف...محمدعلی

ترکیب اسامی محمد و علیمحمدولی

(عربی) از نامهای مرکب، ا محمّد و ولی.مرتضی علی

(عربی) ترکیبی از لقب و نامِ امیرالمؤمنین علی (ع)، ( مرتضی و علی.