اسم های ایرانی که به یا ختم میشن
آترنیا
آرالیا
آرمیا
ریشه عبری ؛ ارمیا ، بزرگ داشته شده؛ نام یکی از پیامبران بنیآریا
آزاده، نجیبآسیا
(اَعلام) بزرگترین قاره از قارههای پنجگانه جهان.آلیا
الیاس؛ ریشه عبریآموتیا
آندیا
نام زن اردشیر ساسانیاَرشیا
تخت و اورنگ شاهان، گاه، تخت.اَوَخشیا
بخشایندهاحیا
(عربی) 1- زندگان؛ 2- زندگی؛ 3- زندگی از نو؛ 4-خاندانها، قبیلهها.ارتاریا
ارشیا
(در زند و پازند) تخت و اورنگ شاهان، گاه، تختارمیا
اسم پسر و دختر به معنی بزرگ داشته شده، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیلاقاقیا
درختی با گل های سپیدالیا
(یونانی) 1- گل خطمی صحرایی؛ 2- (در عربی) شحمالمرج.امیر پویا
(عربی ـ فارسی) امیر و پادشاه پوینده.امیرارشیا
(عربی ـ فارسی ) حاکم و پادشاه درست کردار، امیر درستکار.امیرپوریا
(عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب، ( امیر و پوریا.امیرعرشیا
(عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب، ( امیر و عرشیا.امیرکیا
(عربی ـ فارسی) امیر و پادشاه بزرگ و سرور.اوریا
شعله خداوند ، نام مردی یهودی در زمان داوود(ع)ایلیا
در تورات و انجیل ایلیا نام ایلیا نبی بوده که دارای معجزه زنده کردن مردگان هست و هنوز زنده است، (در سُریانی) نام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع). + الیاس.بردیا
(در اوستایی) به معنای «بلند پایه»بهنیا
نیک نژاد، دارای اصل و نسب، اصیل، شریفپارسیا
منسوب به پارسی، (منسوب به قوم پارس)؛ پارسی، اهل پارس، از مردم پارس.پانیا
محافظ نگهدارندهپایا
1- آنچه دیر میپاید، ماندگار، ثابت؛ 2- (در گیاهی) ویژگی گیاهی که بیش از...پرنیا
(= پرنیان)، ( پرنیان.پریا
زیبا همانند پریپوریا
نام پهلوان دلیر ایرانیپویا
دونده پی چیزی وجویندهی آنتانیا
دختر یگانه و بی مانندتوتیا
1- از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی میکند؛ 2-نوعی ماده شیمایی که...جویا
حلیا
زیور و آرایشحوریا
از حوری به معنی فرشته بهشتی میآید، آن که چون حور زیباست.داریا
(در پارسی باستان) دارنده؛ (= دارا).دالیا
نوعی از گلِ کوکبداماسپیا

آرالیا

آرمیا

ریشه عبری ؛ ارمیا ، بزرگ داشته شده؛ نام یکی از پیامبران بنیآریا

آزاده، نجیبآسیا

(اَعلام) بزرگترین قاره از قارههای پنجگانه جهان.آلیا

الیاس؛ ریشه عبریآموتیا

آندیا

نام زن اردشیر ساسانیاَرشیا

تخت و اورنگ شاهان، گاه، تخت.اَوَخشیا

بخشایندهاحیا

(عربی) 1- زندگان؛ 2- زندگی؛ 3- زندگی از نو؛ 4-خاندانها، قبیلهها.ارتاریا

ارشیا

(در زند و پازند) تخت و اورنگ شاهان، گاه، تختارمیا

اسم پسر و دختر به معنی بزرگ داشته شده، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیلاقاقیا

درختی با گل های سپیدالیا

(یونانی) 1- گل خطمی صحرایی؛ 2- (در عربی) شحمالمرج.امیر پویا

(عربی ـ فارسی) امیر و پادشاه پوینده.امیرارشیا

(عربی ـ فارسی ) حاکم و پادشاه درست کردار، امیر درستکار.امیرپوریا

(عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب، ( امیر و پوریا.امیرعرشیا

(عربی ـ فارسی) از نامهای مرکب، ( امیر و عرشیا.امیرکیا

(عربی ـ فارسی) امیر و پادشاه بزرگ و سرور.اوریا

شعله خداوند ، نام مردی یهودی در زمان داوود(ع)ایلیا

در تورات و انجیل ایلیا نام ایلیا نبی بوده که دارای معجزه زنده کردن مردگان هست و هنوز زنده است، (در سُریانی) نام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع). + الیاس.بردیا

(در اوستایی) به معنای «بلند پایه»بهنیا

نیک نژاد، دارای اصل و نسب، اصیل، شریفپارسیا

منسوب به پارسی، (منسوب به قوم پارس)؛ پارسی، اهل پارس، از مردم پارس.پانیا

محافظ نگهدارندهپایا

1- آنچه دیر میپاید، ماندگار، ثابت؛ 2- (در گیاهی) ویژگی گیاهی که بیش از...پرنیا

(= پرنیان)، ( پرنیان.پریا

زیبا همانند پریپوریا

نام پهلوان دلیر ایرانیپویا

دونده پی چیزی وجویندهی آنتانیا

دختر یگانه و بی مانندتوتیا

1- از آبزیان دریایی که در بستر دریا زندگی میکند؛ 2-نوعی ماده شیمایی که...جویا

حلیا

زیور و آرایشحوریا

از حوری به معنی فرشته بهشتی میآید، آن که چون حور زیباست.داریا

(در پارسی باستان) دارنده؛ (= دارا).دالیا

نوعی از گلِ کوکبداماسپیا
