اسم های ایرانی که به ین ختم میشن
آبتین
نام پدر فریدون پادشاه پیشدادیآتَرین
1- (آتر = آتش + ین (پسوند نسبت))، منسوب به آتش، آتشین؛ 2- (به مجاز) زی...آتامکین
مانند پدرمآتبین
(اوستایی، āthvoya) 1- به معنی از خاندانِ «آثویه»؛ 2- (در دساتیر) نفس ک...آترین
آتین
(در زند و پازند) 1- موجود شده، پیدا گردیده؛ 2- به هم رسیده.آدرین
آتشین ، سرخ رویآذر بُرزین
نام موبدی بودهآذرآیین
نام پسر آذرساسانآذین
1- زیور، زیب، زینت، آرایش؛ 2- (در قدیم) آیین، رسم و قاعده.آرتین
منسوب به آرت، پاکی و تقدسآردین
(آرد= آرت = مقدس+ ین (نسبت))، منسوب به آرد و آرت، آرد و آرت، به معنای ...آرزین
آرسین
آرشین
آرمین
نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانیآروین
آزموده و آزمایش شدهآرین
(= آریا)، آریایی، آریا. ( آریا.آزین
آسمین
آفرین
درود و سپاسآگرین
1- آتشین، آذرین؛ 2- (در کردی) کنایه از آدم بسیار شجاع و پرکار است.آلب تکین
مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویهآلین
(آل= سرخ + ین (پسوند صفت ساز))، 1- سرخ گون، قرمز رنگ؛ 2- (اَعلام) (در ...آمین
(معرب از عبری) 1- (در حالت شبه جمله) برآور، بپذیر، اجابت کن؛ 2- از نام...آوین
1- (آو= آب + ین (پسوند نسبت))، به رنگ آب، مانند آب، زلال، پاک؛ 2- (در ...آی تکین
(ترکی) مانند ماه.آیتکین
در ترکی به معنای زیبا و درخشان مانند ماه و در فارسی به معنای حالا، در حال حاضر و همچنین است.آیدین
به معنی روشنایی، روشن، آشکار، شفافآیرین
1- (کردی) آگرین، آهرین؛ 2- (در فارسی) آتشین.آیگین
(ترکی ـ فارسی) (آی = ماه + گین = جزء پسین بعضی از کلمههای مرکّب به مع...آیلین
(ترکی) هاله، اطراف ماه، هالهی ماه.اَرشین
1- دوستترین؛ 2- (اَعلام) نام یکی از شاهدختهای هخامنشی است که در زمان...احمدحسین
(عربی) از نامهای مرکب، ا احمد و حسین.ادوین
ریشهارتبرزین
اردین
ارزین
ارشین
اسرین
(کردی) اشک، سرشک.

نام پدر فریدون پادشاه پیشدادیآتَرین

1- (آتر = آتش + ین (پسوند نسبت))، منسوب به آتش، آتشین؛ 2- (به مجاز) زی...آتامکین

مانند پدرمآتبین

(اوستایی، āthvoya) 1- به معنی از خاندانِ «آثویه»؛ 2- (در دساتیر) نفس ک...آترین

آتین

(در زند و پازند) 1- موجود شده، پیدا گردیده؛ 2- به هم رسیده.آدرین

آتشین ، سرخ رویآذر بُرزین

نام موبدی بودهآذرآیین

نام پسر آذرساسانآذین

1- زیور، زیب، زینت، آرایش؛ 2- (در قدیم) آیین، رسم و قاعده.آرتین

منسوب به آرت، پاکی و تقدسآردین

(آرد= آرت = مقدس+ ین (نسبت))، منسوب به آرد و آرت، آرد و آرت، به معنای ...آرزین

آرسین

آرشین

آرمین

نام چهارمین پسر کیقباد سردودمان کیانیآروین

آزموده و آزمایش شدهآرین

(= آریا)، آریایی، آریا. ( آریا.آزین

آسمین

آفرین

درود و سپاسآگرین

1- آتشین، آذرین؛ 2- (در کردی) کنایه از آدم بسیار شجاع و پرکار است.آلب تکین

مرد دلیر، نام مؤسس سلسله غزنویان، نام یکی از امرای آل بویهآلین

(آل= سرخ + ین (پسوند صفت ساز))، 1- سرخ گون، قرمز رنگ؛ 2- (اَعلام) (در ...آمین

(معرب از عبری) 1- (در حالت شبه جمله) برآور، بپذیر، اجابت کن؛ 2- از نام...آوین

1- (آو= آب + ین (پسوند نسبت))، به رنگ آب، مانند آب، زلال، پاک؛ 2- (در ...آی تکین

(ترکی) مانند ماه.آیتکین

در ترکی به معنای زیبا و درخشان مانند ماه و در فارسی به معنای حالا، در حال حاضر و همچنین است.آیدین

به معنی روشنایی، روشن، آشکار، شفافآیرین

1- (کردی) آگرین، آهرین؛ 2- (در فارسی) آتشین.آیگین

(ترکی ـ فارسی) (آی = ماه + گین = جزء پسین بعضی از کلمههای مرکّب به مع...آیلین

(ترکی) هاله، اطراف ماه، هالهی ماه.اَرشین

1- دوستترین؛ 2- (اَعلام) نام یکی از شاهدختهای هخامنشی است که در زمان...احمدحسین

(عربی) از نامهای مرکب، ا احمد و حسین.ادوین

ریشهارتبرزین

اردین

ارزین

ارشین

اسرین

(کردی) اشک، سرشک.