اسم های ایرانی که با گر شروع میشن
گرامی
ارجمند، مقدمگرامیدخت
گرامی + دختر = دختر عزیز و محترمگران ناز
1- دارای ناز، کرشمه و غمزهی فراوان؛ 2- دارندهی قشنگی و زیبایی زیاد؛ 3-...گراناز
دارای ناز، کرشمه و غمزهی فراوان؛ دارندهی قشنگی و زیبایی زیاد؛ جذاب و خوشایندگرانمایه
پرارزش، پر ارجگرانمهر
آن که مهر و محبت بسیار دارد، بسیار مهربان.گرانناز
دارای ناز، کرشمه و غمزهی فراوان؛ دارندهی قشنگی و زیبایی زیاد؛ جذاب و خوشایندگرایش
گرویدن، پیرویگردآفرید
دختر جنگاور ایرانی که در دژ سپید در مرز ایران و توران با سهراب جنگید، فرزند گژدهمگردآفرین
گُرد آفریدگردیا
گردیه
از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام خواهر بهرام چوبین (سردار ساسانی)گرشاسب
(= کرشاسپ و گرشاشپ) 1- به معنی دارندهی اسب لاغر؛ 2- (اَعلام) 1) (در شا...گرگین
از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی پسر میلاد در زمان کیکاووس پادشاه کیانی

ارجمند، مقدمگرامیدخت

گرامی + دختر = دختر عزیز و محترمگران ناز

1- دارای ناز، کرشمه و غمزهی فراوان؛ 2- دارندهی قشنگی و زیبایی زیاد؛ 3-...گراناز

دارای ناز، کرشمه و غمزهی فراوان؛ دارندهی قشنگی و زیبایی زیاد؛ جذاب و خوشایندگرانمایه

پرارزش، پر ارجگرانمهر

آن که مهر و محبت بسیار دارد، بسیار مهربان.گرانناز

دارای ناز، کرشمه و غمزهی فراوان؛ دارندهی قشنگی و زیبایی زیاد؛ جذاب و خوشایندگرایش

گرویدن، پیرویگردآفرید

دختر جنگاور ایرانی که در دژ سپید در مرز ایران و توران با سهراب جنگید، فرزند گژدهمگردآفرین

گُرد آفریدگردیا

گردیه

از شخصیت های شاهنامه فردوسی، نام خواهر بهرام چوبین (سردار ساسانی)گرشاسب

(= کرشاسپ و گرشاشپ) 1- به معنی دارندهی اسب لاغر؛ 2- (اَعلام) 1) (در شا...گرگین

از شخصیتهای شاهنامه، نام پهلوانی ایرانی پسر میلاد در زمان کیکاووس پادشاه کیانی