اسم های ایرانی که به حرف ا ختم میشن
آئوتا
آباقا
عمو، دوست، نخ و یا ریسمان بافته شده از گیاه کتانآبستا
اوستاآبلانکا
آپادا
آپاما
آتا
پدربزرگآترا
آترنیا
آتریسا
1- آتش‌گون، آذرگون، مانند آتش؛ 2- (به مجاز) زیبارو.آترینا
(آتَرین+ا (پسوند نسبت))،منسوب به آترین (؟) ( آترین. 1- و 2-آتنا
1- (عربی) از واژه‌های قرآنی در سوره بقره، آل‌عمران و کهف به معنای عطا ...آتوسا
نام دختر کورش ، زن داریوشآتیلا
(ترکی) (آت به معنی اسب + یلا (صفت))، به معنی چابک، شجاع؛ نامیآدا
آدرینا
[(آدر = آتش + ین (پسوند نسبت) + الف اسم ساز)]، 1- آتشین، سرخ‌روی؛ 2- (...آدنا
آدورا
آذرمینا
آرا
(مخفف آراینده)، 1- آراستن؛ زیور، زینت و آرایش؛ 2- آرایشکننده، آراینده....آرالیا
آرامینتا
اسم فارسی، نام دخترانه به معنای همنشین و همتای آرامش بخش. ترکیب دو کلم...آرتا
مقدس، راست گفتار، درست کردارآرتینا
(آرتین + ا (پسوند اسم ساز))، منسوب به آرتین، ( آرتین. 1- و 2-آرخا
آرکا، مایه اطمینان و پیشتگرمیآرسیما
آرشا
(=آردا، ārdā)، مقدس.آرشیدا
(آر + شید + الف اسم ساز)، آریائی درخشان.آرکا
آرخ، مایه اطمینان و پیشتگرمیآرمیا
ریشه عبری ؛ ارمیا ، بزرگ داشته شده؛ نام یکی از پیامبران بنیآرمیتا
آرمان، عشق پاکآرمیلا
آرمینا
1- (آرمین + ا (پسوند نسبت))، منسوب به آرمین؛ 2- (اَعلام) نام ساتراپ ن...آرنیکا
1- (در گیاهی) همیشه بهار کوهی، تنباکوی کوهی؛ 2- (در عربی) دُخانُ‌الفُو...آروا
آروشا
آریا
آزاده، نجیبآریانا
1- منسوب به آریا، آریایی؛ 2- (اَعلام) 1) نامی است که جغرافیدانان یونان...آریتما
آریسا
(آری = آریایی + سا (پسوند شباهت)) (= آریسان)، ( آریسان.
آباقا
عمو، دوست، نخ و یا ریسمان بافته شده از گیاه کتانآبستا
اوستاآبلانکا
آپادا
آپاما
آتا
پدربزرگآترا
آترنیا
آتریسا
1- آتش‌گون، آذرگون، مانند آتش؛ 2- (به مجاز) زیبارو.آترینا
(آتَرین+ا (پسوند نسبت))،منسوب به آترین (؟) ( آترین. 1- و 2-آتنا
1- (عربی) از واژه‌های قرآنی در سوره بقره، آل‌عمران و کهف به معنای عطا ...آتوسا
نام دختر کورش ، زن داریوشآتیلا
(ترکی) (آت به معنی اسب + یلا (صفت))، به معنی چابک، شجاع؛ نامیآدا
آدرینا
[(آدر = آتش + ین (پسوند نسبت) + الف اسم ساز)]، 1- آتشین، سرخ‌روی؛ 2- (...آدنا
آدورا
آذرمینا
آرا
(مخفف آراینده)، 1- آراستن؛ زیور، زینت و آرایش؛ 2- آرایشکننده، آراینده....آرالیا
آرامینتا
اسم فارسی، نام دخترانه به معنای همنشین و همتای آرامش بخش. ترکیب دو کلم...آرتا
مقدس، راست گفتار، درست کردارآرتینا
(آرتین + ا (پسوند اسم ساز))، منسوب به آرتین، ( آرتین. 1- و 2-آرخا
آرکا، مایه اطمینان و پیشتگرمیآرسیما
آرشا
(=آردا، ārdā)، مقدس.آرشیدا
(آر + شید + الف اسم ساز)، آریائی درخشان.آرکا
آرخ، مایه اطمینان و پیشتگرمیآرمیا
ریشه عبری ؛ ارمیا ، بزرگ داشته شده؛ نام یکی از پیامبران بنیآرمیتا
آرمان، عشق پاکآرمیلا
آرمینا
1- (آرمین + ا (پسوند نسبت))، منسوب به آرمین؛ 2- (اَعلام) نام ساتراپ ن...آرنیکا
1- (در گیاهی) همیشه بهار کوهی، تنباکوی کوهی؛ 2- (در عربی) دُخانُ‌الفُو...آروا
آروشا
آریا
آزاده، نجیبآریانا
1- منسوب به آریا، آریایی؛ 2- (اَعلام) 1) نامی است که جغرافیدانان یونان...آریتما
آریسا
(آری = آریایی + سا (پسوند شباهت)) (= آریسان)، ( آریسان.
