اسم های دخترونه ایرانی که با حرف ن شروع میشن
نَژلا
(= نَجلا)، نَجلا.نَظیره
(عربی) (مؤنث نظیر)، 1- همتا، همانند؛ 2- (در ادبیات) شعر یا داستانی که ...نَیراعظم
(عربی) 1- (به مجاز) خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبا و تابناک.نِلی
صورت دیگر نیلی،ص نیلی.نائله
(عربی) (مؤنث نائل)، 1- یابنده، بهرهمند؛ 2- کسی که به مقصود و مطلوب خو...ناجیه
(عربی) (مؤنث ناجی)، ناجی.نادره
(عربی) 1- شخص هوشمند و دارای نبوغ که نظیر او کمتر ظهور میکند؛ 2- (به م...نادیا
(عربی) (اسم فاعل مؤنث از نادی) زن خوش آواز.نادیه
(عربی) (مؤنث نادی)، ندا دهنده، ندا کننده.ناربن
درخت انارناردانا
ناردانه، دانه انارناردانه
ناردانا، دانه انارناردین
1- (در گیاهی) گل خوشه ای بلند، به هم فشرده، و معطر به رنگ های قرمز، ...نارگل
گل انار، آن که چون گل لطیف و زیبا است.نارگون
همانند انار، سرخ و آتشنارملا
شکوفه گل انار، به کسر میمنارمیلا
شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انارنارنج
میوهای آبدار و ترش، از گونه مرکباتنارو
پرندهای خوش آواز همانند بلبلناروُن
(در قدیم) (در گیاهی) درخت انار، ناربُن، انار. + ن.ک. ناربُن. 1-نارون
درختی خوش اندام و پُربَرگ و سایه دارناریا
نارین
منسوب به نار، تر و تازهنارینا
(عربی ـ فارسی) (نارین + ا (پسوند نسبت))، منسوب به نارین، ( نارین.نارینه
(نار = انار، آتش + اینه /-ine/ (پسوند نسبت)، 1- منسوب به انار؛ 2- منسو...ناز
کرشمه، غمزهنازآفرید
آفریده ناز و زیبانازآفرین
مرکب از ناز (زیبا) + آفرین (آفریننده)، نام همسر فتحعلی شاه قاجارنازان
فخرکننده، نازکنندهنازبانو
بانوی زیبا و عشوه گرنازبو
ریحاننازپر
آنکه مانند پری زیباست،نام دخترپادشاه خوارزمنازپری
آنکه مانند پری زیباست، نام دخترپادشاه خوارزمنازجهان
موجب نازش و مباهات جهاننازخاتون
بانوی زیبا،نام دخترامیر کردستان در زمان پادشاهای الجایتونازدار
آن که رفتاری خوشایند و جذاب دارد، ملوسنازدانه
فرزند محبوب پدر و مادر، دردانهنازدخت
دختر زیبا و نازنازدلبر
معشوق زیبا و جذاب، نام دختری در منظومه ویس و رامیننازرخ
دارای روی زیبا و لطیف
(= نَجلا)، نَجلا.نَظیره
(عربی) (مؤنث نظیر)، 1- همتا، همانند؛ 2- (در ادبیات) شعر یا داستانی که ...نَیراعظم
(عربی) 1- (به مجاز) خورشید؛ 2- (به مجاز) زیبا و تابناک.نِلی
صورت دیگر نیلی،ص نیلی.نائله
(عربی) (مؤنث نائل)، 1- یابنده، بهرهمند؛ 2- کسی که به مقصود و مطلوب خو...ناجیه
(عربی) (مؤنث ناجی)، ناجی.نادره
(عربی) 1- شخص هوشمند و دارای نبوغ که نظیر او کمتر ظهور میکند؛ 2- (به م...نادیا
(عربی) (اسم فاعل مؤنث از نادی) زن خوش آواز.نادیه
(عربی) (مؤنث نادی)، ندا دهنده، ندا کننده.ناربن
درخت انارناردانا
ناردانه، دانه انارناردانه
ناردانا، دانه انارناردین
1- (در گیاهی) گل خوشه ای بلند، به هم فشرده، و معطر به رنگ های قرمز، ...نارگل
گل انار، آن که چون گل لطیف و زیبا است.نارگون
همانند انار، سرخ و آتشنارملا
شکوفه گل انار، به کسر میمنارمیلا
شکوفه، غنچه، خصوصا شکوفه گل انارنارنج
میوهای آبدار و ترش، از گونه مرکباتنارو
پرندهای خوش آواز همانند بلبلناروُن
(در قدیم) (در گیاهی) درخت انار، ناربُن، انار. + ن.ک. ناربُن. 1-نارون
درختی خوش اندام و پُربَرگ و سایه دارناریا
نارین
منسوب به نار، تر و تازهنارینا
(عربی ـ فارسی) (نارین + ا (پسوند نسبت))، منسوب به نارین، ( نارین.نارینه
(نار = انار، آتش + اینه /-ine/ (پسوند نسبت)، 1- منسوب به انار؛ 2- منسو...ناز
کرشمه، غمزهنازآفرید
آفریده ناز و زیبانازآفرین
مرکب از ناز (زیبا) + آفرین (آفریننده)، نام همسر فتحعلی شاه قاجارنازان
فخرکننده، نازکنندهنازبانو
بانوی زیبا و عشوه گرنازبو
ریحاننازپر
آنکه مانند پری زیباست،نام دخترپادشاه خوارزمنازپری
آنکه مانند پری زیباست، نام دخترپادشاه خوارزمنازجهان
موجب نازش و مباهات جهاننازخاتون
بانوی زیبا،نام دخترامیر کردستان در زمان پادشاهای الجایتونازدار
آن که رفتاری خوشایند و جذاب دارد، ملوسنازدانه
فرزند محبوب پدر و مادر، دردانهنازدخت
دختر زیبا و نازنازدلبر
معشوق زیبا و جذاب، نام دختری در منظومه ویس و رامیننازرخ
دارای روی زیبا و لطیف