اسم های پسرونه ایرانی که با حرف ج شروع میشن
جابر
(عربی) 1- شکسته بند؛ 2- ستمگر، ستمکار، جبار؛ 3-(در لاتین) Jeber یا jab...جاجرجیس
ریشه یهودی تلفظجاشوا
در زبان عبری به معنای “خداوند نجات دهنده است” می باشد.جالینوس
نام پزشکی یونانیجاماسب
(اوستایی، jāmāspa) 1- به معنای دارای اسب درخشان؛ 2- (اَعلام) نام برادر...جامان
جامی
(جام + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به جام؛ 2- (اعلام) 1) نورالدین ابوالب...جان پرور
آنچه باعث تیمار جان شودجانبخش
1- ویژگی آنکه موجب شادی، آرامش و تازگی روح میشود و لذت بخش و خوشایند ا...جانمهر
از نام های برگزیدهجانيار
ياری دهنده جان، نام مورخی از مردم بخاراجاوید
هميشگی، ابدی - نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسانجاویدان
همیشگی، ابدی، به طور همیشگی، تا ابد.جاهد
(عربی) جهد کننده، کوشا، ساعی.جبار
(عربی) 1- از صفات خداوند؛ 2- یکی از صورتهای فلکی؛ 3- پادشاه و حاکمی ک...جبرائیل
(عبری) (= جبریل، جبرئیل) 1- بندهی خدا، مرد خدا؛ 2- (اَعلام) در فرهنگ ا...جبرئیل
نامی عبری یکی از فرشتگان مقربجرجیس
نامی یونانی نام یکی از پیامبران بنی اسرائیلجعفر
(عربی) 1- جوی، رود؛ 2- ناقهی پر شیر؛ 3- (اَعلام) 1) ابوعبدالله جعفر اب...جعفر صادق
جعفر: در لغت به معنای رود و رودخانه است و نیز بمعنای جوی پرآب و جویبا...جلال
(عربی) 1- بلند پایگی، عظمت، بزرگی؛ 2- از صفات خداوند که به مقام کبریای...جلال الدین
(عربی) 1- شکوه و عظمت دین؛ 2- (اَعلام) 1) مولانا جلالالدین محمّد بلخی...جلیل
(عربی) 1- بلند مرتبه، بزرگوار؛ 2- بزرگ، شکوهمند؛ 3-از نامها و صفات خد...جم
مخفف جمشیدجمال
(عربی) 1- زیبایی؛ 2- (به مجاز) مایهی زیبایی و زینت بخش؛ 3- (در تصوف) ج...جمال الدین
(عربی) 1- زیبایی در دین؛ 2- نیکویی در دین؛ 3- آن که در چهرهاش زیبایی ...جمشید
از پادشاهان پیشدادیجمیل
(عربی) 1- زیبا؛ 2- (به مجاز) شایسته، بایسته، نیکو، خوب.جنید
(عربی)1- به معنای سرباز و لشکری؛ 2- (اَعلام) 1) جُنید بغدادی [قرن 3 هج...جواد
بخشنده، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم، مکرمجوان
جوانشیر
1- شیر جوان؛ 2- کنایه از جوان زورمند و دلیر.جوانمرد
(به مجاز) دارای خصلتهای نیک و پسندیده مانند بخشندگی، گذشت، دلیری و کم...جوزف
فرم انگلیسی نام عبری یوسف است و به معنای ” خدا پسری دیگری به شما عطا کند” می باشد.جویا
جویان
جويا
جستجو كننده، جويندهجويان
جوينده، از شخصيتهای شاهنامه، نام دلاوری مازندرانی در زمان كيكاووس پادشاه كيانیجهاد
(عربی) 1- در راه دین جنگیدن؛ 2- پیکار، مبارزه؛ 3- کوشیدن، تلاش.جهان بخش
1- (به مجاز) ویژگی آن که جهان تحت سلطهی اوست و میتواند آن را به کسی بب...

(عربی) 1- شکسته بند؛ 2- ستمگر، ستمکار، جبار؛ 3-(در لاتین) Jeber یا jab...جاجرجیس

ریشه یهودی تلفظجاشوا

در زبان عبری به معنای “خداوند نجات دهنده است” می باشد.جالینوس

نام پزشکی یونانیجاماسب

(اوستایی، jāmāspa) 1- به معنای دارای اسب درخشان؛ 2- (اَعلام) نام برادر...جامان

جامی

(جام + ی (پسوند نسبت))، 1- منسوب به جام؛ 2- (اعلام) 1) نورالدین ابوالب...جان پرور

آنچه باعث تیمار جان شودجانبخش

1- ویژگی آنکه موجب شادی، آرامش و تازگی روح میشود و لذت بخش و خوشایند ا...جانمهر

از نام های برگزیدهجانيار

ياری دهنده جان، نام مورخی از مردم بخاراجاوید

هميشگی، ابدی - نام پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسانجاویدان

همیشگی، ابدی، به طور همیشگی، تا ابد.جاهد

(عربی) جهد کننده، کوشا، ساعی.جبار

(عربی) 1- از صفات خداوند؛ 2- یکی از صورتهای فلکی؛ 3- پادشاه و حاکمی ک...جبرائیل

(عبری) (= جبریل، جبرئیل) 1- بندهی خدا، مرد خدا؛ 2- (اَعلام) در فرهنگ ا...جبرئیل

نامی عبری یکی از فرشتگان مقربجرجیس

نامی یونانی نام یکی از پیامبران بنی اسرائیلجعفر

(عربی) 1- جوی، رود؛ 2- ناقهی پر شیر؛ 3- (اَعلام) 1) ابوعبدالله جعفر اب...جعفر صادق

جعفر: در لغت به معنای رود و رودخانه است و نیز بمعنای جوی پرآب و جویبا...جلال

(عربی) 1- بلند پایگی، عظمت، بزرگی؛ 2- از صفات خداوند که به مقام کبریای...جلال الدین

(عربی) 1- شکوه و عظمت دین؛ 2- (اَعلام) 1) مولانا جلالالدین محمّد بلخی...جلیل

(عربی) 1- بلند مرتبه، بزرگوار؛ 2- بزرگ، شکوهمند؛ 3-از نامها و صفات خد...جم

مخفف جمشیدجمال

(عربی) 1- زیبایی؛ 2- (به مجاز) مایهی زیبایی و زینت بخش؛ 3- (در تصوف) ج...جمال الدین

(عربی) 1- زیبایی در دین؛ 2- نیکویی در دین؛ 3- آن که در چهرهاش زیبایی ...جمشید

از پادشاهان پیشدادیجمیل

(عربی) 1- زیبا؛ 2- (به مجاز) شایسته، بایسته، نیکو، خوب.جنید

(عربی)1- به معنای سرباز و لشکری؛ 2- (اَعلام) 1) جُنید بغدادی [قرن 3 هج...جواد

بخشنده، جوانمرد، سخاوتمند، سخی، کریم، مکرمجوان

جوانشیر

1- شیر جوان؛ 2- کنایه از جوان زورمند و دلیر.جوانمرد

(به مجاز) دارای خصلتهای نیک و پسندیده مانند بخشندگی، گذشت، دلیری و کم...جوزف

فرم انگلیسی نام عبری یوسف است و به معنای ” خدا پسری دیگری به شما عطا کند” می باشد.جویا

جویان

جويا

جستجو كننده، جويندهجويان

جوينده، از شخصيتهای شاهنامه، نام دلاوری مازندرانی در زمان كيكاووس پادشاه كيانیجهاد

(عربی) 1- در راه دین جنگیدن؛ 2- پیکار، مبارزه؛ 3- کوشیدن، تلاش.جهان بخش

1- (به مجاز) ویژگی آن که جهان تحت سلطهی اوست و میتواند آن را به کسی بب...