اسم های پسرونه ایرانی که با حرف ع شروع میشن
عِصام
بند، ریسمان، طناب؛ حفظ، نگه داری؛ شرافت و شخصیت اکتسابی.عِمادرضا
عُدَی
(عربی) جاهای بلند، جاهای مرتفع.عابد
(عربی) آن که بیشترین اوقات زندگیاش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با ...عابدین
(عربی) (جمع عابد)، عابد.عابس
(عربی) 1- عبوس، اخمو، ترشروی؛ 2- (به مجاز) شجاع و بی باک؛ 3- (اعلام) ...عادل
با انصافعارف
دانا، آگاه و کسی که از راه تهذیب نفس به بزرگی رسیدهعاشور
(عربی) 1- عاشورا؛ 2- روز دهم ماه محرم که روز شهادت امام حسین(ع) است.عاصف
(عربی) 1- (در قدیم) تند، سخت، شدید؛ 2- باد تند و شدید، تندباد.عاصم
نگهدارنده، محافظعاطف
(عربی) 1- مهربان؛ 2- برگرداننده.عاقل
(عربی) 1- آن که از سلامت عقل برخوردار است؛ 2- آن که عقلش خوب کار میکند...عاکِف
(عربی) 1- (در قدیم) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باش...عالی
(عربی) 1- بسیار خوب، دارای ارزش و اهمیت بسیار، مهم، والا، بزرگ؛ 2- (در...عامر
(عربی)1- (در قدیم) آباد کننده، معمور، آبادان؛ 2- بسیار عمر کننده [تفأل...عباد
(عربی) (جمع عَبد)، بندگان. [اگر عَباد / abbad/ تلفظ شود به معنی بسیار ...عبادالله
(عربی) بندگان خداوند.عباس
شیری که شیران از او بگریزند. برادر امام حسینعباسعلی
(عربی) از نامهای مرکب. ( عباس و علی.عبدالاحد
(عربی) بندهی خدای یکتا و یگانه.عبدالباسط
(عربی) بندهی خدای بسط دهنده و گسترش دهنده. (باسط از نام های خداوند).عبدالباقی
(عربی) 1- بندهی خدای جاوید؛ 2- (اَعلام) عبدالباقی تبریزی خوشنویس معروف...عبدالجبار
(عربی) 1- بندهی خدای قاهر؛ 2- (دراعلام) عبدالجبار علوی محمودی (زینبی ع...عبدالجلیل
(عربی) 1- بندهی خدای بزرگوار؛ 2- (اَعلام) عبدالجلیل نصیرالدین ابوالرشی...عبدالحسین
(عربی) 1- بندهی حسین؛ 2- (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام حسین(ع)؛ [...عبدالحق
(عربی) بندهی خدای راست.عبدالحلیم
(عربی) بندهی خدای بردبار.عبدالحمید
(عربی) 1- بندهی خدای ستوده؛ 2- (اَعلام) نام دو تن از شاهان عثمانی. 1) ...عبدالحی
(عربی) 1- بندهی حی، که [حی] نامی است از نامهای خدای تعالی(هوالحی الذی...عبدالرحمان
(عربی) 1- بندهی خدای بخشاینده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرحمان ابن عوف: [سال...عبدالرحیم
(عربی) 1- بندهی خدای مهربان؛ 2- (اَعلام) نام چند تن از شخصیت های ادبی ...عبدالرزاق
(عربی) 1- بندهی خدای روزی دهنده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرزاق باشتینی: نخس...عبدالرشید
(عربی) 1- بندهی خدای هادی؛ 2- (اَعلام) عبدالرشید غزنوی: شاه سلسلهی غزن...عبدالرضا
(عربی) 1- بندهی رضا؛ 2- (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام رضا(ع)؛ [ای...عبدالسلام
(عربی) 1- بندهی خدای مبرا از نقص و فنا. [سلام از نامهای خداوند]؛ 2- (...عبدالسمیع
(عربی) بندهی خدای شنوا. (سمیع از نام های خداوند).عبدالصاحب
(عربی) 1- بندهی صاحب، بنده ی دارنده و مالک؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالصاحب ...عبدالصمد
(عربی) 1- بندهی خدای بی نیاز؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالصمد بن ابراهیم، ابو...عبدالعزیز
(عربی) 1- بندهی خدای گرامی؛ [عزیز از صفات و نامهای خداوند تعالی؛ 2- (...

بند، ریسمان، طناب؛ حفظ، نگه داری؛ شرافت و شخصیت اکتسابی.عِمادرضا

عُدَی

(عربی) جاهای بلند، جاهای مرتفع.عابد

(عربی) آن که بیشترین اوقات زندگیاش را به عبادت خدا و خلوت و مناجات با ...عابدین

(عربی) (جمع عابد)، عابد.عابس

(عربی) 1- عبوس، اخمو، ترشروی؛ 2- (به مجاز) شجاع و بی باک؛ 3- (اعلام) ...عادل

با انصافعارف

دانا، آگاه و کسی که از راه تهذیب نفس به بزرگی رسیدهعاشور

(عربی) 1- عاشورا؛ 2- روز دهم ماه محرم که روز شهادت امام حسین(ع) است.عاصف

(عربی) 1- (در قدیم) تند، سخت، شدید؛ 2- باد تند و شدید، تندباد.عاصم

نگهدارنده، محافظعاطف

(عربی) 1- مهربان؛ 2- برگرداننده.عاقل

(عربی) 1- آن که از سلامت عقل برخوردار است؛ 2- آن که عقلش خوب کار میکند...عاکِف

(عربی) 1- (در قدیم) آن که در جایی مقدس برای عبادت اقامت دائم داشته باش...عالی

(عربی) 1- بسیار خوب، دارای ارزش و اهمیت بسیار، مهم، والا، بزرگ؛ 2- (در...عامر

(عربی)1- (در قدیم) آباد کننده، معمور، آبادان؛ 2- بسیار عمر کننده [تفأل...عباد

(عربی) (جمع عَبد)، بندگان. [اگر عَباد / abbad/ تلفظ شود به معنی بسیار ...عبادالله

(عربی) بندگان خداوند.عباس

شیری که شیران از او بگریزند. برادر امام حسینعباسعلی

(عربی) از نامهای مرکب. ( عباس و علی.عبدالاحد

(عربی) بندهی خدای یکتا و یگانه.عبدالباسط

(عربی) بندهی خدای بسط دهنده و گسترش دهنده. (باسط از نام های خداوند).عبدالباقی

(عربی) 1- بندهی خدای جاوید؛ 2- (اَعلام) عبدالباقی تبریزی خوشنویس معروف...عبدالجبار

(عربی) 1- بندهی خدای قاهر؛ 2- (دراعلام) عبدالجبار علوی محمودی (زینبی ع...عبدالجلیل

(عربی) 1- بندهی خدای بزرگوار؛ 2- (اَعلام) عبدالجلیل نصیرالدین ابوالرشی...عبدالحسین

(عربی) 1- بندهی حسین؛ 2- (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام حسین(ع)؛ [...عبدالحق

(عربی) بندهی خدای راست.عبدالحلیم

(عربی) بندهی خدای بردبار.عبدالحمید

(عربی) 1- بندهی خدای ستوده؛ 2- (اَعلام) نام دو تن از شاهان عثمانی. 1) ...عبدالحی

(عربی) 1- بندهی حی، که [حی] نامی است از نامهای خدای تعالی(هوالحی الذی...عبدالرحمان

(عربی) 1- بندهی خدای بخشاینده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرحمان ابن عوف: [سال...عبدالرحیم

(عربی) 1- بندهی خدای مهربان؛ 2- (اَعلام) نام چند تن از شخصیت های ادبی ...عبدالرزاق

(عربی) 1- بندهی خدای روزی دهنده؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالرزاق باشتینی: نخس...عبدالرشید

(عربی) 1- بندهی خدای هادی؛ 2- (اَعلام) عبدالرشید غزنوی: شاه سلسلهی غزن...عبدالرضا

(عربی) 1- بندهی رضا؛ 2- (به مجاز) دوستدار و ارادتمندِ امام رضا(ع)؛ [ای...عبدالسلام

(عربی) 1- بندهی خدای مبرا از نقص و فنا. [سلام از نامهای خداوند]؛ 2- (...عبدالسمیع

(عربی) بندهی خدای شنوا. (سمیع از نام های خداوند).عبدالصاحب

(عربی) 1- بندهی صاحب، بنده ی دارنده و مالک؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالصاحب ...عبدالصمد

(عربی) 1- بندهی خدای بی نیاز؛ 2- (اَعلام) 1) عبدالصمد بن ابراهیم، ابو...عبدالعزیز

(عربی) 1- بندهی خدای گرامی؛ [عزیز از صفات و نامهای خداوند تعالی؛ 2- (...