اسم های پسرونه ایرانی که با حرف ر شروع میشن
رائد
(عربی) 1- جوینده و خواهنده؛ 2- پیام آور؛ 3- (به مجاز) پیش رو و راهنما.رائین
1- (= رایین) نام بلوک و قصبه ای است در جنوب شرقی کرمان بین این شهر و ...رابین
راتین
رادترین، بسیار جوانمرد، هم چنین اسم یکی از سرداران اردشیر دوم پادشاه ساسانیراد
جوانمرد، سخاوتمند، بخشنده، بزرگمنش، خردمند، دانارادان
رادمنش، کریم، با سخاوت، نام سرداری معاصر خسرو پرویز ساسانیرادبرزین
از شخصیت های شاهنامه فردوسیرادبه
مرکب از راد (بخشنده یا خردمند) + به (خوبتر، بهتر)رادفرخ
از شخصیت های شاهنامه، نام آخورسالار هرمز پادشاه ساسانیرادمان
از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانیرادمهر
جوانمرد کوچکرادنوش
مرکب از راد (جوانمرد، بخشنده) + نوش (نیوشنده)رادوین
جوانمردرادین
بخشنده، جوانمردرازمهر
راژان
راژیان
راستین
نام ناحیهای است در شهرستان اهواز، منسوب به رامراشد
(عربی) 1- آن که در راه راست است؛ 2- (به مجاز) دیندار، متدین؛ 3- (اَعلا...راغب
(عربی) 1- دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی، مایل، خواهان؛ 2- (اَعلام) ح...رافع
(عربی) 1- (در قدیم) رفع کننده، از میان برنده و نابود کننده؛ 2- برپا دا...رام
از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبینرام برزین
از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از بزرگان و مشاوران درگاه خسروپرویز پادشاه ساسانیرامان
رئیس رامشگران؛ آرامش دهنده، فرشتهرامبد
رامسین، رامین، نوازنده، سازنده؛ نام شخصی که واضع چنگ بودهرامتین
دارای آرامش ، آسوده خاطررامسین
گونهی کهنه رامتین به معنی سازنده و نوازنده است. + ن.ک.رامتین.رامشاد
مرکب از رام (آرام یا مطیع) + شاد (خوشحال)، آنکه شخصیتی آرام و شاد دارد.رامک
رام، اهلی، آرامش دهندهرامی
رام + ی (پسوند نسبت)، منسوب به رامرامیاد
زامیاد، نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی در قدیمرامیار
(= رمیار)، رمه یار، چوپان.رامین
عاشق ویس در منظومه ویس و رامینراوش
مصحف زاوش، نام ستاره مشتریراویز
خارشتررایا
اسم دخترانه و پسرانه به معنی آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه ریشه سانسکریترایبد
محکم استوار باوقاررایکا
محبوب، مطلوبرایین
نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانیرئوف
مهربان

(عربی) 1- جوینده و خواهنده؛ 2- پیام آور؛ 3- (به مجاز) پیش رو و راهنما.رائین

1- (= رایین) نام بلوک و قصبه ای است در جنوب شرقی کرمان بین این شهر و ...رابین

راتین

رادترین، بسیار جوانمرد، هم چنین اسم یکی از سرداران اردشیر دوم پادشاه ساسانیراد

جوانمرد، سخاوتمند، بخشنده، بزرگمنش، خردمند، دانارادان

رادمنش، کریم، با سخاوت، نام سرداری معاصر خسرو پرویز ساسانیرادبرزین

از شخصیت های شاهنامه فردوسیرادبه

مرکب از راد (بخشنده یا خردمند) + به (خوبتر، بهتر)رادفرخ

از شخصیت های شاهنامه، نام آخورسالار هرمز پادشاه ساسانیرادمان

از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از سرداران خسروپرویز پادشاه ساسانیرادمهر

جوانمرد کوچکرادنوش

مرکب از راد (جوانمرد، بخشنده) + نوش (نیوشنده)رادوین

جوانمردرادین

بخشنده، جوانمردرازمهر

راژان

راژیان

راستین

نام ناحیهای است در شهرستان اهواز، منسوب به رامراشد

(عربی) 1- آن که در راه راست است؛ 2- (به مجاز) دیندار، متدین؛ 3- (اَعلا...راغب

(عربی) 1- دارای میل و رغبت به چیزی یا کسی، مایل، خواهان؛ 2- (اَعلام) ح...رافع

(عربی) 1- (در قدیم) رفع کننده، از میان برنده و نابود کننده؛ 2- برپا دا...رام

از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبینرام برزین

از شخصیتهای شاهنامه، اسم یکی از بزرگان و مشاوران درگاه خسروپرویز پادشاه ساسانیرامان

رئیس رامشگران؛ آرامش دهنده، فرشتهرامبد

رامسین، رامین، نوازنده، سازنده؛ نام شخصی که واضع چنگ بودهرامتین

دارای آرامش ، آسوده خاطررامسین

گونهی کهنه رامتین به معنی سازنده و نوازنده است. + ن.ک.رامتین.رامشاد

مرکب از رام (آرام یا مطیع) + شاد (خوشحال)، آنکه شخصیتی آرام و شاد دارد.رامک

رام، اهلی، آرامش دهندهرامی

رام + ی (پسوند نسبت)، منسوب به رامرامیاد

زامیاد، نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی در قدیمرامیار

(= رمیار)، رمه یار، چوپان.رامین

عاشق ویس در منظومه ویس و رامینراوش

مصحف زاوش، نام ستاره مشتریراویز

خارشتررایا

اسم دخترانه و پسرانه به معنی آنکه مورد توجه خداوند است، فکر و اندیشه ریشه سانسکریترایبد

محکم استوار باوقاررایکا

محبوب، مطلوبرایین

نام سردار اردشیر دوم پادشاه ساسانیرئوف

مهربان